هرچند هدف از آغاز به کار این مدارس ارتقای کیفیت آموزش و افزایش مشارکت اولیا در برنامههای آموزشی و تربیتی و ایجاد نوعی همفکری در اداره بهتر مدرسه بوده؛ اما متأسفانه در حال حاضر درجا زدن در کیفیت و تمرکز بر دریافت پول از خانوادهها موجب شده هیئت امنا به دانشآموز به چشم یک مشتری نگاه کند نه کیفیت آموزش.
در گزارش تازه مرکز پژوهشهای مجلس تأکید شده در مدارس هیئت امنایی، ایده ایجاد بستری برای مشارکت و خرید خدمات به نتیجه نرسیده است و در عمل با تبدیل مدارس باکیفیت دولتی به هیئت امنایی و دریافت شهریه، بخش بزرگی از ظرفیتهای آموزش و پرورش از دسترس عموم دانشآموزان خارج شده و مدارسی غیررایگان با شهریه کمتر از مدارس غیردولتی شکل گرفته که به معنای تعمیق ناعدالتیهای آموزشی است.
آموزش و پرورش در اولویت نیست
استادتمام مدیریت آموزشی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش میگوید: فلسفه شکلگیری مدارس غیردولتی یا همان غیرانتفاعی، نمونهدولتی و در بازهای نمونه مردمی و اینک هیئت امنایی و... در اولویت نبودن آموزش و پرورش است. کمتوجهی به مدارس دولتی توسط اغلب دولتها در توجه نداشتن به اجرای دقیق و کامل اصل۳۰ قانون اساسی (آموزش رایگان و دسترسی همگانی و نصیب برابر) موجب شده این مدارس فرصت تشکیل یابند و از والدین و خانوادهها پول دریافت کنند و بتوانند با پولی که دریافت میکنند آموزش بهتری ارائه دهند. مدرسه هیئت امنایی با وضعیت موجود نیز مدرسهای است که به مدرسههای دیگر مثل مدرسههای نمونهدولتی و غیرانتفاعی (غیردولتی) اضافه شده است.
حیدر تورانی در گفتوگو با قدس با تأکید بر اینکه با این قواعدی که در مدارس هیئت امنایی وجود دارد، موافق نیستم، ادامه میدهد: هیئت امنایی شدن مدارس به این معناست که مدارس کشور به سبک و مدل هیئت امنایی مدیریت و رهبری شوند، نه اینکه مدرسهای شوند به نام مثلاً هیئت امنایی و در کنار مدرسههای دیگر به تنوع مدرسهها دامن بزنند و بهانهای برای دریافت شهریه از والدین و تقویت و گسترش شکاف آموزشی شوند.
وی با بیان اینکه در مطالعات نظری سند تحول بنیادین نیز تصریح شده همه مدارس کشور میتوانند به صورت هیئت امنایی اداره شوند، میافزاید: این بدان معنی نیست که همه مدرسهها مجوز پیدا کنند از خانوادهها پول بگیرند، بلکه همانطور که عرض کردم، هیئت امنایی مدلی برای اداره شدن مدارس و سبکی است در مدیریت و رهبری آنان، نه نامی برای تولد مدارس جدید.
تورانی عنوان میکند: وقتی ظرفیتی به نام هیئت امنا در مدرسهای شکل میگیرد، درواقع ظرفیت و اختیاراتی دارد و به واسطه آن میتواند تصمیماتی بگیرد، آموزش باکیفیت ارائه دهد، یادگیری را تعمیق ببخشد و در راستای بهبود کیفیت گام بردارد نه اینکه بهانه و مستمسکی برای گرفتن پول از والدین شود.
استاد تمام مدیریت آموزشی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش با تأکید براینکه درحال حاضر هیئت امنایی شدن مدارس تنها بهانه و مجوزی برای دریافت پول از خانوادهها شده است، میگوید: طبق اصل۳۰ قانون اساسی، آموزش و پرورش عمومی رایگان است؛ این در حالی است که به دلیل بیتوجهی به این قانون و ظرفیتهای آن، بیشتر مدرسههای دولتی به هر طریقی از والدین پول دریافت میکنند. البته مدارس هیئت امنایی فعلی، بهانه بیدردسری است برای دریافت پول از والدین. این سیاست و این روش، نادرست بوده و وافی به مقصود نیست و دوباره به همان تنوع مدارس و بیعدالتی و شکاف آموزشی دامن زده و میزند.
تورانی میافزاید: بهتر این است به همان مطالعات نظری سند تحول برگردیم و زمینههای لازم را برای همه مدارس کشور فراهم کنیم تا به سبک و مدل هیئت امنایی مدیریت و رهبری شوند؛ چراکه هیئت امنایی شیوه و مدلی است برای رهبری و مدیریت مدارس نه نوعی از مدارس و یا بهانهای برای دریافت پول.
وی با تأکید بر اینکه مدارس هیئت امنایی و شبیه به آن، عدالت آموزشی را تقویت نمیکنند، میگوید: وقتی مدرسهای هیئت امنایی میشود، طبعاً این مدرسه در یک شهر یا محلهای شکل میگیرد، همه شهر که مدارسش هیئت امنایی نیستند؛ مثلاً در شهرستانی چهار یا پنج مدرسه هیئت امنایی تأسیس میشود؛ خب اینها معمولاً ظرفیتشان محدود است، یعنی اینگونه نیست که همه بچهها بتوانند در آنجا درس بخوانند؛ بنابراین این مدارس سراغ کسانی میروند که هم پول دارند و هم اینکه فرزندانشان نمره و معدلشان بالاتر است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش با تأکید بر اینکه وجود مدارس هیئت امنایی به این شکل و با این شیوه و این وضعی که در حال حاضر در کشور ما وجود دارد به شکاف و بیعدالتی آموزشی دامن میزند، میافزاید: دانشآموزان و خانوادههایی که از حیث مالی، سواد، نفوذ و اعتبار اجتماعی پایینتر هستند، دستشان از این مدارس کوتاه است.
گزینش دانشآموزان در مدارس
تورانی ادامه میدهد: دانشآموزان بهطور طبیعی برای ورود به این مدارس گزینش و خود به خود بخش عمدهای از آنان از این مدارس دور میشوند و سراغ همان مدارس عادی و دولتی بدون امکانات میروند و دوباره این شکاف و بیعدالتی در آموزش و تربیت بیشتر و بیشتر میشود.
استاد تمام مدیریت آموزشی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش با اشاره به اینکه بهطور کلی و خودمانی، مدارس کشور ما دو نوع بیشتر نیستند، میگوید: یک نوع مدارس پولی هستند و بقیه مدارس غیرپولی؛ بهتر است اشاره کنم ما چیزی به نام مدرسه خصوصی که در بسیاری از کشورها مطرح است نداریم، چون همه مدرسههای ما از حیث آموزش و قوانین و مقررات از نظام مرکزی تبعیت میکنند و خودشان نمیتوانند نیرو استخدام کرده و مواد آموزشی و تربیتی خاص و مستقل داشته باشند.
وی با تأکید بر اینکه کیفیتبخشی به مدارس دولتی در گرو مدل و سبک مدیریت و رهبری هیئت امنایی با رویکرد تبدیل همه مدارس به کانون تربیتی محله است، میگوید: برابر هدف عملیاتی شماره۷ سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، مدرسه کانون تربیتی محله، مدرسهای است که کانون تربیت و پیشرفت محله بوده و علاوه بر عملکرد آموزشی، فرهنگی و تربیتی بهصورت مطلوب، قابلیت تعامل با محله در افزایش بهرهوری امکانات و فضاها را نیز دارد.
وی میافزاید: همچنین این مدرسه بزرگترین فصل مشترک دولت و ملت بوده و امکان ارائه خدمات آموزشی، فرهنگی و ورزشی به اولیای دانشآموزان و مردم محله با همکاری دستگاهها و نهادهای دولتی و غیردولتی پیرامون مدرسه را فراهم میکند.
میتوان گفت مدرسه هیئت امنایی به عنوان کانون تربیتی محله، یک نوع از مدارس در کنار دیگر مدارس موجود نیست؛ بلکه ویژگیها، مشخصهها و کارکردهایی است که لازم است همه مدارس واجد آن باشند. شایان ذکر است، بهتازگی پژوهشی با عنوان مدرسه کانون تربیتی محله با کارفرمایی شورای عالی آموزش و پرورش انجام شد که بنده هم ناظر آن بودم، این مطالعه پژوهشی میتواند پیوست مناسب و گویایی بر این پیشنهاد باشد.
کیفیتبخشی به مدارس
معاون سابق دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش هم به فلسفه وجودی مدارس هیئت امنایی اشاره میکند و میگوید: اساسنامه و آییننامه این مدارس اواخر سال۸۸ در شورای عالی آموزش و پرورش با هدف جلب مشارکت عوامل سهیم و مؤثر در تربیت تصویب شد تا بتواند با ظرفیت موجود برای اعتلای آموزش و پرورش و کیفیتبخشی به مدارس استفاده کند.
احمد عابدینی با اشاره به اینکه ترکیب هیئت امنای این مدارس شامل مدیر و معاون از بیرون و اولیای دانشآموزان، صاحبنظران، شورایاری محله، خیران مدرسهساز و حتی توصیه شده استاد دانشگاه به این ترکیب اضافه شود، میافزاید: این ترکیب نسبت به مدارس عادی که تنها یک مدیر مدرسه براساس دستورالعملهایی که معمولاً از بالا صادر میشود تصمیم میگیرد، ترکیب بسیار خوبی است؛ اینکه ظرفیتی ایجاد شود و به جای اینکه یک نفر تصمیم بگیرد گروهی از صاحبنظران بنشینند و مسائل مدرسه را احصا کنند و بر مبنای آن تصمیم بگیرند، میتواند امر مبارکی باشد.
استاد دانشگاه شهید رجایی به وظایف مدارس هیئت امنایی اشاره میکند و ادامه میدهد: این مدارس حتی از رئیس یک منطقه آموزش و پرورش اختیارات بیشتری دارند؛ یعنی نوعی تفویض اختیار به این مدارس شده که با استقلال عمل بیشتری بتوانند وظایفشان را انجام دهند، از تصویب برنامه سالانه تا تصویب اعتبارات و بودجه و حتی بهکارگیری نیروها در وظایف و اختیارات آنها آمده است.
وی عنوان میکند: یکی از نیازهای اساسی امروز ما این است وضعیت مدارس، مدیران و معلمان در بحث توانمندسازی از این نابسامانی امروز بهتر شود و بتوانند با اختیارات و توانمندی بیشتر، کارها را به انجام برسانند که آییننامه مدارس هیئت امنایی چنین هدفی را دنبال میکند.
کیفیتبخشی به نظام تعلیم و تربیت
عابدینی دریافت شهریه در این مدارس را در راستای کیفیتبخشی به نظام تعلیم و تربیت میداند و میگوید: دولت سالهاست به دلیل کمبود اعتبارات، توانایی اداره مطلوب مدارس را ندارد، درحالی که براساس قانون، وظیفه دولت این است تا پایان دوره آموزش عمومی، خدمات رایگان به دانشآموزان ارائه دهد؛ اما وقتی این توانایی وجود ندارد مجبور است تمهیداتی بیندیشد و هرجا این ظرفیت وجود دارد از ظرفیتهای خیران و مردم در مدارس استفاده کند.
وی ادامه میدهد: یکی از ایرادهای وارد بر مدارس هیئت امنایی این است از این ظرفیت قانونی و اختیاراتی که دولت به آنها داده حداقل استفاده را برده و نتوانستهاند آن را در ارتباطات سازمانی گسترش دهند و این ظرفیت به کیفیت مدارس اضافه نکرده است.
معاون سابق دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش با تأکید بر اینکه در بحث عدالت آموزشی، دریافت بسیاری از دوستان درست نیست، بیان میکند: نخست باید عدالت آموزشی را تعریف کنیم؛ ما در کلان مسئله یک مدرسه دولتی داریم و یک مدرسه غیردولتی که در همه مؤلفهها با هم یکی هستند و تفاوتی وجود ندارد و ما نوع خاصی از مدارس را نداریم که بگوییم مقررات، مواد درسی، معلم و... متفاوت است، تنها تفاوت ما در نوع مدارس، در دریافت شهریه است.
عدالت به معنای توزیع برابر نیست
عابدینی با تأکید براینکه در بحث عدالت آموزشی بسیاری فکر میکنند معنای عدالت توزیع برابر است، میگوید: اگر احساس میکنیم مدارس تیزهوشان، هیئت امنایی، غیردولتی و... به لحاظ کیفیت آموزشی که مدنظر بسیاری است از مدارس عادی ما بهتر هستند که حتماً همینگونه است، دو راه بیشتر نداریم؛ یا تلاش کنیم مدارس عادی دولتیمان را هم به مؤلفههای کیفیت در تعلیم و تربیت برسانیم، یا آن مدارس خاص را منحل کنیم؛ یعنی یا باید آدمها، مدارس و ظرفیتهای پایینی که داریم را بالا بکشیم و کیفیتشان را بالا ببریم و یا آن مدارس را هم پایین بکشیم تا مثل همین مدارس عادی شوند.
استاد دانشگاه شهید رجایی ادامه میدهد: ما نتوانستیم معلمان خوبی تربیت کنیم که توانمند و علاقهمند باشند. نتوانستیم معلمانمان را تأمین کنیم که با رضایت خاطر برای تدریس بروند و اینها جزو عوامل و موانع توسعه مدارس ما در بحث جدی عدالت آموزشی هستند.
وی با اشاره به اینکه در کشورهای توسعهیافتهای که نظام آموزشی توسعهیافته دارند، اصلاً چنین تنوع و تکثری در مدارس وجود ندارد، میافزاید: منشأ مشکل آنجاست که ما نتوانستیم استانداردهای لازم را برای نظام آموزشی و مدارسمان تدوین و براساس آن استانداردها مدارس را کیفیتبخشی کنیم و بالا ببریم.
معاون سابق دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش میگوید: اگر مدارس ما استاندارد شود، نه نیاز به تنوع مدارس وجود دارد نه بحث عدالت آموزشی مطرح میشود؛ یعنی باید هر کسی در هر نقطهای از کشور نیاز به خدمات آموزشی پیدا کرد، بدون دغدغه بتواند خدمات باکیفیت و مطلوب دریافت کند، اما چون دولت توانایی این کار را ندارد و چه به لحاظ مدیریت و چه به لحاظ اعتبارات ضعف دارد، این عدالت آموزشی وجود ندارد.
سقوط نظام آموزشی به ته دره
عابدینی با تأکید براینکه نظام آموزشی ما در درهای افتاده که توانایی برای بیرون کشیدن آن از این دره توسط دولت وجود ندارد، میگوید: ما هیچ راهی نداریم جز اینکه هدفگذاری کنیم و سالی۲ یا ۵درصد از مدارس دولتیمان را به کیفیت مطلوب برسانیم و آرام آرام در طول برنامههای توسعه به سطح مطلوب برسیم تا خود به خود مدارس غیردولتی بیمعنی شوند.
استاد دانشگاه شهید رجایی با تأکید براینکه ما به جای اینکه دغدغه کیفیت در مدارس دولتی داشته باشیم به دنبال این هستیم چرا تنوع مدارس داریم، ادامه میدهد: وقتی معلم بیکیفیت را با انواع سهمیهها وارد نظام آموزشی میکنیم طبیعی است وضع مدارس اینگونه میشود. عنصر اصلی تعلیم و تربیت، معلم است؛ حتی اگر مدرسه نداشته باشیم و بخواهد در چادر درس بدهد، معلم باکیفیت اگر محتوای درسی هم نداشته باشد خودش تولید میکند، ولی معلم بیکیفیت را با هیچ ابزار و روشی نمیتوان جبران کرد.
وی اظهار میکند: مصیبت ما در آموزش و پرورش ورود نیروهای بیکیفیت است و اینکه دغدغهای وجود ندارد؛ مجلس برای استخدام نیروهای خاص ۱۱بار قانون خودش را نقض کرد تا یک عده از افرادی که دنبال کار بودند وارد آموزش و پرورش شوند. آموزش و پرورش بنگاه کاریابی نیست، این ظلم به دانشآموزان کشور است که افراد بیصلاحیت را وارد آموزش و پرورش کنیم و از آن طرف داد بزنیم مدارس ما کیفیت ندارند.
نظر شما